همه جا دکان رنگ است، همه رنگ مي‌ند دل من به شيشه سوزد، همه سنگ مي‌ند به کرشمه‌ای، نگاهش، دل ساده‌لوح ما را چه به ناز مي‌ربايد، چه قشنگ مي‌د شرری بگير و آتش به جهان بزن تو ای آه ز شراره‌ای که هر شب، دل تنگ مي‌د به دکان بخت مردم که نشسته است يا رب گل خنده مي‌ستاند، غم جنگ مي‌د؟ دل کس به کس نسوزد به محيط ما به حدّی که غزال، چوچه‌اش را به پلنگ مي‌د مدتي‌ است کس نديده گُهری به قُلزُمِ ما که صدف هر آن‌چه دارد، به نهنگ مي‌د ز تنور طبع مي‌د منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

محمدقربانی قمشی گل سنگ موسیقی و من فرزفایل فروش بهترین نوع درب ضد سرقت در ایران دفتر کامپیوتری سون عجایب هستی M E M I N O R چگونه یک وب سایت حرفه ای داشته باشیم؟